شهید محرمعلی نجفی پور - انقلاب اسلامی

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

اکنون این بنده حقیر می خواهم وصیت نامه ای بنویسم . در خودم اصلا لیاقت شهادت نمی بینم اما از زحمت خداوند بزرگ غافل نبوده و امید فراوان دارم . خیلی وقت است که دلم می خواهد پرواز کنم و سبکبال با روی خونین معشوقم را زیارت کنم اما سنگینی گناهانم از پرواز به سوی رب العالمین جلوگیری نموده است .

به هر حال اگر توفیق شهادت نصیبم شد و توانستم از علایق دنیوی و نفسانی نجات پیدا کنم و به سوی حق پرواز نمایم یقینا به فوز عظیم رسیده ام لذا توجه عزیزان را به چند مسئله جلب می کنم .

1-    انگیزه من برای آمدن به جبهه ندای هل من ناصر ینصرنی امام لبیک گفته و حتی الامکان سعی نموده که چیزی جز اطاعت از ولایت فقیه و انجام تکلیف شرعی نباشد . انشاء الله .

2-    این حقیر وابسته به هیچ گروه و حزب نیستم و خط حضرت امام خمینی را یگانه راه رستگاری و بزرگترین و صحیح ترین خط اسلامی که شرمنده آنها بوده خیلی کوچکتر از آن هستم که بتوانیم به دستورات امام امت لبیک بگویم و در بسیج بیست میلیونی شرکت کنم .و جز سربازان آقا امام زمان باشم .

3-    به دشمنان داخلی و خارجی بگویید نمی توانند سر راه انقلاب اسلامی باشند . جنگ در راه اسلام برای عاشقان خمینی فربه الی الله و خالصاالله شیرین و گوارا است و هیچ وقت نمی توانند با مشکلات و توطئه های شوم خود انقلاب اسلامی را به زانو در بیاورید چرا که انقلاب راه خود را پیدا کرده است .

4-    پیام به ملت عزیز این که با جهاد و کوشش و اطاعت از امام عزیز راه شهیدان را ادامه دهید که امروز حساس ترین مقطع از تاریخ اسلام است و از ولایت فقیه دفاع و پشتیبانی کنید . و اگر سنگ اندازی از طریق مسائل اقتصادی و شایعه پراکنی توسط منافقین بر علیه کشور عزیزمان شد دفاع کنید و آنها به بلایی دچار شوند که دیگر پشیمانی سودی ندارد .

5-    مادر عزیزم نمی دانم با چه رویی با شما سخن بگویم من شرمنده شما هستم اما بدانید که من می خواهم در راه خدا جهاد کنم و با دشمنان کفر بجنگم شاید بتوانم در آخرت از شما شفاعت کنم شما می خواستید که من خوشبخت شوم و شهادت را تنها خوشبختی می دانم همه انسان ها می میرند چقدر زیبا است که در راه خداوند بزرگ شهید بشوی هر وقت دلتان گرفت به یاد خانواده هایی بیفتید که چندین شهید داده اند و با یاد خداوند دل خود را تسکین دهید .

6-    از دوستان و آشنایان و فامیل ها می خواهم که مرا حلال کنند و اگر طلبی از من دارند به خانواده ام مراجعه کنند و طلب خود را بگیرند از کسی طلبکار نیستم تا آنجا که می دانم به کسی بدهکار نیستم در این دنیا مقداری هزار صد تومان پول در بانک دارم از تمام کسانی که مرا می شناسید حتی المقدور مرا حلال کنند.

7-    باز همه می گویم شهادت در راه خدا تنها راه سعادت است بپا خیزید عزیزانم .  

8-     به هیچ کس بدهکار نیستم و به مقدار هزار و صد تومان در بانک صادرات دارم که بعد از من به حساب مادر نوشته شود .

18/9/64

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الرب الشهداء و الصدیقین

ای ایمان آوردگان راهنمائی میکنم ؟ که نجات دهد شما را از عذاب دردناک جهنم .... ایمان یک به خدا و پیغمبرش و جهاد کنید در راه خدا و پیغمبرش و جهاد کنید در راه خدا با مال و این بهترین برای شما اگر بدانید می بخشد گناهانتان را و داخل کند شما را به بهشتش که آبها از زیر درختانش روان است مسکنهایی پاک در بهشت روانه است و این رستگاری بزرگ می باشد شهید نظر می کند به وجه الله امام .

اللهم اجعلنا زمره الشهدا و اللهم ؟ شهاده فی سبیلک اکنون دیگر صف یزید و حسین و راه نهضت خونین 22 بهمن 1357 به رهبری فرزند مهدی امام خمینی مفتح است به پیروزی را نهضت خونین امام حسین (ع) در زمان فعلی است که هزارن شهید است و اینکه ؟ تا از طریق کربلا را فتح کند . من به جبهه آمدم تا خود ؟ و از حق دفاع نمایم تا شاید زمینه ای برای شناخت حضرت حق و در این راه از مرگ هیچ باکی ندارم و هر وقت نیاز و احتیاج داشته باشم در جبهه باقی می مانم و اگر توفیق شهادت یافتم و شهید شدم چه بهتر و هیچ باکی ندارم .

نجفی پور  18/9/65

حلالم بکنید به امید دیدار در آخرت همه شما در بهشت خدا حافظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مادر جان می دانم شما برای فرزندانت بعد از پدر هم چون مرد خانه کار می کنی ولی من شرم نکردم و شما را تنها گذاشتم ولی باز هم امیدی است شاید عوض اینهمه مهربانیت شما در آخرت تلافی کنم انشاء الله مادر من هر وقت نماز می خواندم همیشه به یادت می افتادم و از شرم گریه همچون اشک تمساح ریختم و تقاضا می کردم از خدا که شما را صبر و عمر زیاد عطا بفرماید و شما را در کارهایت راضی کند مادر دستهایم و زبان تامل ندارد چون خجالت می کشند بیشتر از آنان امیدوارم خداوندا اجر عظیم و صبر بیشتر به شما مادر شیر دل عطا فرماید مادر شیرت را به من حلال کن و از من راضی باش اگر من شهید شدم تا شما از من راضی و شیرت را بر من حلال نکنی وجدانم همه در عذاب خواهد بود و بهشت بر من جهنم است پس مرا حلال و ببخش .

من مقداری پول در بانک دارم متعلق به شما مادر مهربان است و مقداری هم در ساکم است 750 تومان است آنهم تعلق به شما دارد.

والسلام و خداحافظ

مادر جان ضمنا از تمام آشنایان و فامیلان عاجزا می خواهم اگر حقی بر من دارند حلالم کنند به امید دیدار در آخرت همه شما در بهشت .

خداحافظ والسلام

از نای شهید نغمه عید شنو                   

طلوع صبح امید شنو

از او تو حدیث صحبت نور بپرس                

و زپیک سحر پیام خورشید شنو

گل گفت زبرگ من قباد داشت شهید        

                                        خون گفت که جامه مرا داشت شهید

چون پنجره دیده دل بگشودم

                                        دیدم که نشانی از خدا داشت شهید

خدایا مرا در راهت و در راه میهن و اسلام و قرآن شهید کن

آمین والسلام علی عبادالله الصالحین

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

بنده حقیر گنهکار محرمعلی نجفی پور  7/1/65

 

 

 [خلاصه ای از زندگی شهید ]

السلام ای شاهدان بزم عشق                ای ؟ دارهای رزم عشق

السلام ای راهیان کربلا                  ای شهیدان ، وارثان نینوا

شهید محرمعلی نجفی پور در سال 1347 در خانواده ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود . و از همان دوران کودکی و نوجوانی اخلاق خاص او از دیگران متمایزش می کرد تواضع و فروتنی او – احترام به پدر و مادر – انجام تکالیف دینی و غیره ........

ایشان مقطع ابتدایی را در روستای علی آباد گذراند – ولی به علت نبودن مدرسه راهنمایی برای ادامه تحصیل به نظر آباد می رفت . صبحها درس می خواند و بعد از ظهر در مغازه برادرش کار می کرد تا معاش خود و خانواده اش را تامین کند شبها هم در پایگاه بسیج علی آّباد به پاسدارای از جان و ناموس مردم می پرداخت . در همین زمان جنگ تحمیلی به سر کردگی شرق و غرب و صدام آغاز شد و ایشان وظیفه خود دانست تا از کشور اسلامی خود دفاع کند و همیشه می گفت نمی توانم این مسئولیت بزرگ را از روی دوش خود کنار بگذارم زمانی می توانم به درس خود ادامه دهم که کشور عزیز اسلامی خود را در امنیت کامل ببینم . پس با رضایت پدر و مادرش به ندای هل من ناصر ینصرنی امامش لبیک گفت و به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در عملیاتهای مختلفی از جمله والفجر8 – بدر – کربلای 1 و کربلای 4 شرکت کرد .

و سرانجام در عملیات کربلای 5 در تاریخ 29/10/65 واقع در شلمچه به ندای حق لبیک گفت و همانگونه که می خواست ترکش خمپاره را در آغوش گرفت و با روی خونین به دیدار معشوق شتافت و نیمی از تنش را در بهشت شلمچه به خاک سپرد .

و بدین ترتیب در تاریخ 29/10/65 دفتر پر از مهر و ایثار این شهید بزرگ بسته شد .

روح تمام شهیدان شاد و راهشان پر توان باد .

شهید جسمش را به خاک و روحش را به خدا و راهش را به ما سپرد .

امیدوارم که بدانیم مدیون چه کسانی هستیم و چگونه باید راهشان را ادامه دهیم .

1-    نکات برجسته در زندگی شهید :

ب) فعالیتهای مهم سیاسی و اجتماعی :

درک موقعیت حساس انقلاب و شرکت در برنامه های مختلف پایگاه بسیج و سرانجام اعزام به جبهه حق علیه باطل .

د) ویژگیهای بارز اخلاقی ( با ارائه نمونه رفتاری ) :

از ویژگیهای بارز اخلاقی این شهید بزرگوار احترام به پدر و مادر و تواضع و فروتنی و همچنین احساس مسئولیت ایشان بود بطوریکه هم درس می خواند و هم کار می کرد تا کمکی برای زندگی باشد و شبها هم در پایگاه بسیج شرکت می کرد تا از جان و ناموس مردم دفاع کند .

2- فرازهایی ازوصیت نامه :

در خودم اصلا لیاقت شهادت نمی بینم اما از رحمت خداوند بزرگ غافل نبوده و امید فراوان دارم . خیلی وقت است که دلم می خواهد پرواز کنم و سبکبال با روی خونین معشوقم را زیارت کنم اما سنگینی گناهانم از پرواز به سوی رب العالمین جلوگیری نموده است به هر حال اگر توفیق شهادت نصیبم شد و توانستم از علائق دنیوی و نفسانی بخاک پیدا کنم و به سوی حق پرواز نمایم یقیننا به فوز عظیم رسیده ام و توجه عزیزان را به این مسئله جلب می کنم که انگیزه من برای آمدن به جبهه به ندای هل من ناصر ینصرنی امام لبیک گفته و حتی الامکان سعی نموده که چیزی جز اطاعت از ولایت فقیه و انجام تکلیف شرعی نباشد . انشاء الله

 


موضوعات مرتبط: شهید و انقلاب اسلامی ، وصیت نامه کامل شهدا
برچسب‌ها: شهدای البرز , شهدای کارگر , کربلای5 , شلمچه , گلزار شهدای سید جمال الدین بی کرانه ها...
ما را در سایت بی کرانه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emahtabi-nazanin2 بازدید : 187 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 16:26