سید ابوالفضل میر حسینی - انقلاب اسلامی

وصیت نامه شرعی این بنده معاصی خدا سید ابوالفضل میر حسینی فرزند سید کاظم میر حسینی متولد سال 1337   شماره شناسنامه 275

و من الناس من یشتری نفسه ابتقاء مرضات الله والله رئوف باالعباد

و از مردم است آنکه بفروشد فرد را در پی خوشنودی خدا و خداوند است مهربان به بندگان

پس از حمد و ثنای خداوند بزرگ

سلام و درود و تهیات وافر ما بر محمد مصطفی و بر همه پویندگان راه حق و فضیلت

سلام و درود بر همه امامان از امام علی(ع)تا امام زمان (ع) و نایب بر حقش امام خمینی(ره)

سلام و درود بر سنگر نشینان اسلام سربازان امام زمان و به امید شفای عاجل معلولین و مجروحین

درود و رحمت بی کران خداوند بر ارواح طیبه شهدای اسلام و مفقودین جنگ تحمیلی و سلام بر بازماندگان معظم این عزیزان بویژه مفقودین و به امید آزادی اسرای عزیز از بند؟ کافر و به امید جهانی شدن انقلاب پر خروش اسلامی به رهبری روح الله.

نمیدانم از کجا شروع نموده و چه بگویم ولی اینقدر میدانم که امروز ما در سطحی از تاریخ واقع شده ایم که باطل با همه ابعادش با اسلام عزیز با همه ابعادش روبرو گشته و کمتر همت برای نابودی آن بسته است و بر ماست که با تمام وجودمان در مقابل استکبار جهانی باشیم و مبارزه نماییم و به گفته رهبر عزیزمان تا رفع فتنه در جهان مقاومت نماییم و این مقاومت مستلزم ؟رنجها و دشواری هاست که باید هر کس به اندازه وسع خود در هر پست و مقامی که میتواند زحمت کشیده و ایثار نماید زیرا باز تذکر میدهم که مسئله اسلام عزیز است که در جامعه ما حاکم گردیده است و رهبران اسوه ای معصومین بزرگواری چون علی(ع) و حسین(ع) جان خویش و همه چیز خود را در این راه داده اند و ما که خود را شیعه علی و حسین میدانیم باید ادامه دهنده راه آنها و این همه شهیدان راه اسلام باشیم ای کسانیکه این نسخه بدست شما میرسد و آنرا مطالعه میکنید اگر در این خط صحیح که خط علی و راه علی است و؟ حرکت نکرده و عمل ننمایید مطمئن باشید که جز زبونی و پستی و سوختن در آتش جهنم چیزی برای شما نخواهد بود به هر طریقی که میتوانید باید مواظب باشید که به انقلاب اسلامیمان لطمه و آسیبی نرسد نمازهای جمعه را با شکوه و عظمت بپا دارید که بیشترین پیروزی ما در گرو این اجتماع سیاسی عبادی است مسئله رهبری را مهم تلقی نمایید و به آن عمل نمایید و در دهان یاوه گویانی که میخواهند مسئله رهبری را تضعیف و یا خدشه دار نمایند بکوبید زیرا دشمنان ما بیشترین ضربه را از صدر اسلام تا بحال از رهبری این رهبران عادل و آگاه چون خمینی بت شکن خورده اند –سخنی که با معلمین همکار خود دارم این است که در آموزش و پرورش دانش آموزان عزیز بکوشند و فرزندانی مسئول و متعهد به اسلام تربیت نمایند که فردا به درد این اجتماع بخورند و اگر در این امر سستی نمایید باز همان فرهنگ غربی بر ما سلطه پیدا خواهد کرد و این خطر از همه دردناکتر و بزرگتر است و خیانت به خون همه شهدا میباشد این حقیر که چنین نبودم شاید اگر این توفیق عظیم شهادت نصیبم گردید خون من بعداز من بتواند حرکتی در جهت اسلام و مسلمین بوجود آورد.

اما سخنی با پدر و مادر عزیز و مهربانم:امیدوارم سلام ناقابل فرزندتان را بپذیرید و از اینکه سالها برای من زحمت و رنج کشیده اید مرا ببخشید و این جانب اعتراف میکنم که نتوانستم حقوق شما را ادا نمایم امیدوارم که من را حلال نمایید و بدانید که تحمل این امور از بزرگترین عبادات است.

و شما ای مادر مهربانم:که زحمات بسیاری برای من از ابتدای تولد تا بحال متحمل شده ای من این را در هیچ شرایطی فراموش نکرده و نخاهم کرد اینکه زمان آن رسیده که باید شما پدر عزیز و مادر مهربانم امتحانتان را پس دهید زیرا مورد آزمایش الهی قرار گرفته اید که امیدوارم رو سفید و سربلند از امتحان الهی بیرون آئید. پدر بزرگوار و مادر مهربانم چنانچه توفیق و لیاقت شهادت را اگر داشتم باید به شما بگویم که در مرگ من ضجه نکشید و ناله و شیون نکنید و صدایتان را میان مردم بلند نکنید که اینگونه کارها ناشایسته شماست و نه مورد رضای خداوند میباشد زیرا امانتی را که در پیش خود داشتید با این همه سربلندی به صاحب اصلیش تحویل دادید. خدای نکرده عملی انجام ندهید که در شان شما نباشد که شخصا از آن راضی نیستم آنچه را که شایسته شماست صبر و بردباری است که خداوند صابرین را دوست می دارد و شما هم اجر شهدا را خواهید داشت.

سخنی با همسر-می دانم جدایی خیلی مشکل است و من هیچ راضی نبودم که شما را به این زودی تنها بگذارم ولی همانگونه که خود میدانی مسئله جنگ در کار است که فقط برای نابودی اسلام و عزت مسلمین میباشد و این جز با ریختن خون به پیروزی نمیرسد ،همسرم اگر در این مدت از من بدی دیدی از شما حلالیت میطلبم و از شما میخواهم که در مرگ من صابر و بردبار باشی که خداوند صابرین را دوست دارد و همان اجر شهدا را نصیب شما خواهد کرد فاطمه زهرا(س)شما همسران شهدا را دوست دارد و عزیز میشمارد و شما به پیروی از این سرور زنان ادامه راه دهید تا خداوند هرچه را مصلحت دید مقرر فرماید . فرزند خردسالم سمیرا را هم اول به خدا می سپارم و بعد از شما انتظار دارم که او را خوب تربیت کنید و فقط به او بگویید که پدرت در راه اسلام به شهادت رسیده است .

خدمت خواهران و برادران عزیزم سلام میرسانم و از خواهرانم میخواهم چون زینب کبری ادامه دهنده راه شهدا باشید و از برادرانم میخواهم که در پیشبرد انقلاب اسلامی کوشا باشید و هرگز در این راه که تکلیف است سستی ننمایید تا خداوند متعال اجر همه شهدا را هم نصیب شما گرداند .خواهران و برادرانم پدر و مادر را دلداری داده و نگذارید که ناراحت باشند اگر نسبت به شما عمل بدی انجام دادم حلالیت میطلبم.

خدمت همه فامیلهای دور ونزدیک و همه دوستان و آشنایان سلام میرسانم و از شماها میخواهم تا آنجا که می توانید جبهه ها را گرم نگه دارید و مصالح اسلام و مسلمین را در نظر بگیرید و از همه شماها میخواهم که حلالم کنید و امیدوارم که خداوند از سر تقصیرات گناهانم بگذرد. انشاالله

در ضمن برای خانواده ام باید عرض کنم چنانچه جنازه ام به دستتان رسید مرا در طالقان گلینک زادگاهم به خاک بسپارید .والسلام .به امید روزی که نماز را به امامت امام خمینی در قدس شریف برگزار نماییم.

                        به تاریخ 30/10/64            سید ابوالفضل میر حسینی

موضوعات مرتبط: شهید و استکبار ، شهید و انقلاب اسلامی ، شهید و مردم ، وصیت نامه کامل شهدا
برچسب‌ها: شهدای البرز , شهدای گمنام , شهدای معلم , والفجر8 , ام الرصاص بی کرانه ها...