آخرین مطالب
امکانات وب
شهید حسنعلی زارعی نژاد
که ازمنزل کوچک حقیرم که تشکیل شده است از خاک گونی ازسنگ توی گونی ازگونیهای روی هم چیده شده بالای آن بازبا خاک پوشیده شده مادرجان خمپاره کاتیوشا اگرخداوند بخواهد به ما اثر نمیکند اگرخداوند بخواهد خمپاره 120 متری ماعمل نمیکند کاتیوشا برروی آن اگرخداوند بخواهد عقبگرد میکند دراین سنگرحقیرم سه پتوی 500 -600 تومانی برزیرسر و برروی دارم .
تابه اینکه 4 پتوی 100 تومانی هم دارم چراغ انگلیسی نو رادارم اگر شما کهنه دارید سفره گل دار دارم و لیوان نلبکی نشکن دارم و شیشه آبلمیو دارم و وسایل زندگی دارم و ضعم خیلی مرتب است و امید کربلا رفتن دارم چونکه مادرآنجا امام زمان داریم .
مردم می آیند به ما سر میزنند یک روز صبح توی سنگربابرادرها نشسته بودیم یکدفعه بویی که ازحرم بود بوی غلیظ عطر بود برسنگر پیچیده و داشتیم صبحانه میخوردیم سفره را جمع کردیم عقل مان به آن نرسید که تعارف کنیم و سفره راجمع کرده و شروع به دعا کردن وخواندن دعای فرج کردیم باردیگر آمد بویش در سنگر پیچید باردیگرما باز تعارف نکرده ازدرسنگر بیرون ریختیم .
تا رویش را ببینیم فکر کردیم که بیرون است بالاخره روز به همین صورت میگذرد
نام شهید : حسنعلی زارعی نژاد
نام پدر :علی پناه
محل تولد :ساوجبلاغ شهرک خور
تاریخ تولد : 8/10/44
شغل شهید : کارگر
محل کار: کارخانجات فخرایران
تاریخ شهادت : 21/1/62
نام عملیات : والفجر یک
محل شهادت : فکه
نشانی مزار: گلزارشهدا شهرک خور قطعه سوم
موضوعات مرتبط: خاطرات شهدا
برچسب‌ها: شهدای کارگر , والفجر یک , فکه , شهدای البرز , امام زمان عج بی کرانه ها...